"حسين دهلوي" رهبر اركستر مضرابي ايراني درگفت وگو با خبرنگار موسيقي "مهر" اظهار كرد: تشكيل مجدد اركستر مضرابي از2 يا 3 ماه پيش شروع شد و به همت خانمي كه از فارغ التحصيلان رشته موسيقي است، اين گروه فعاليت خود را مجددا آغاز كرده است.
وي گفت : اين اركستر را براي اولين با ر درسال 1371 تشكيل دادم وموفق شدم آنرا بروي صحنه ببرم اما بعد از 2 سال بخاطر عدم حمايت بخش دولتي متاسفانه كار كنسل شد. در واقع من از سال 1332درفكر تشكيل اين اركستر بودم و قطعات آن را روزها و شب ها نوشتم تا به اندازه يك اجراي كامل كنسرتي شد، اما درسال 1371 موفق به تشكيل اين اركستر شدم كه درحدود 70 نفر نوازنده دارد.
وي درارتباط با سازبندي اركستر گفت : حدود 20 سال بين سالهاي 1323تا 1343دوره عالي آهنگسازي را پيش استادان ايراني وخارجي كه درايران بودند گذراندم و اساس سازبندي اركستر را با طلبگي نزد اين استادان ياد گرفتم و قطعاتي را كه نوشتم و تنظيم كردم ، براساس موسيقي ملي وسنتي ماست.
وي افزود: اولين قطعه اي را كه ساختم، نام آنرا "نخست گلبانگ مضرابي" گذاشتم. درواقع همانطور كه در تمام دنيا اركستر نظامي را ازمجموع سازهاي بادي، برنجي و چوبي مي سازند و يا در اركستر سازهاي آرشه اي با سازهايي مثل ويولن ، كنترباس ، ويولن سل و.. ساخته مي شود من هم از مجموع سازهاي ايراني اركستر مضرابي راتشكيل دادم .
وي درارتباط با فقدان سه تار دراين اركستر گفت: صدا دهندگي ساز در اركستر بسياراهميت دارد، سازهايي مي توانند دراين اركستر جاي داشته باشند كه صداي سازهاي ديگر سبب خورده شدن صداي آن سازنشود. يك اركستر بايد بدون ميكروفون يا امكانات ديگر صداي واقعي خود ر انشان بدهد كه سه تار فاقد اين قدرت صدادهي است.
وي ضمن اشاره به حجم كار افزود: بطور كلي براي تشكيل اين گونه اركسترها حمايت بخش دولتي نيازاست. علت اينكه سالها قبل كار اين اركستر مختل شد، همين است كه حمايت نشد. الان هم معلوم نيست پايدار باقي بماند. مثلا به اين اركسترها خارج ازاينكه حقوق پرداخت نمي شود، مكان تمرين هم به راحتي دراختيارقرار نمي دهند. سازهايي مثل قانون يا سنتور كه حمل و نقل راحتي ندارد، بايد هزينه راه را خودشان پرداخت كنند كه اينها تماما سبب اختلال دركار مي شود.
وي گفت : درسال 1379 كتابي نوشتم به نام پيوند شعر وموسيقي آوازي كه برنده سال شد و اين كتاب اولين بار بود كه درتمام دنيا نوشته مي شد، ولي متاسفانه بايد گفت موسيقي خودش جايگاهي ندارد. درواقع اگر موسيقي نيازاست، بايد به بود و نبود آن هم رسيد و به سلامت آن هم توجه كرد.
دهلوي افزود: من كه70 سال است در زمينه موسيقي كار مي كنم مي دانم كه اين موسيقي مريض است و به آن يا بايد برسند يا آن را حذف كنند. وقتي موسيقي سالم نباشد رشد آن هم ناسالم مي شود. مثل اين است كه به بچه اي غذاي ناسالم بدهيم ومنتظر رشدخوب هم باشيم .
وي افزود: علت اينكه جوانهاي ما ازموسيقي سنتي واصيل فرار مي كنند همين است كه موسيقي سالمي را نشنيدند. خوب وبد را تشخيص نمي دهند. ضمن اينكه مروج خوبي هم براين امر نداريم. بعضي ازمسئولين حتي با خط موسيقي هم مخالفت دارند و درواقع مطربي كار مي كنند و ذوقي ازموسيقي استفاده مي كنند. درصورتيكه حالت علمي آن نقش اول را دارد. بطورمثال آواز درموسيقي حكومت اوليه را دارد. چرا كه ما وقتي مثلا دردستگاه اصفهان قطعه اي بزنيم مي گوئيم آواز اصفهان يا آواز دشتي، درصورتيكه رديف سازي اجرا مي كنيم.
وي افزود: درتمام دنيا آواز نقش مهمي در موسيقي دارد، مخصوصا درايران. ولي متاسفانه بعضي از قطعاتي كه پخش مي شود، از لحاظ شعر و آواز بروي موسيقي ازقواعد صحيح پيروي نمي كند و اين نشانه آن است كه موسيقي رشد خود را نكرده است. براي مثال اولين كسي كه نوت اركستر چاپ كرده من هستم و متاسفم كه بايد زودتر از اينها اين كارانجام مي شد. اين كار را بايد ارموي ها و امثال آنان مي نوشتند و قطعا آنان هم مشكلاتي مثل ما سرراه داشتند و شايد به اين دليل است موسيقي هميشه زيرضربه بوده و مورد ظلم قرارگرفته است. با آرزوي بهبود اوضاع موسيقي.
نظر شما